بستنشینی
بَسْتْنِشینی پناهبردن به مکانی خاص با هدف دادخواهی یا فرار از مجازات بوده است. در اسلام، کسی که در مکه بست نشسته باشد، در امان است و کسی حق تعرض به او را ندارد.
مواجهه حکومتها با بستنشینی متفاوت بود. برخی آن را به رسمیت میشناختند و در مقابل برخی به محدود یا ممنوع کردن آن پرداختند. امروزه بستنشینی جای خود را به تحصن، اعتصاب و پناهندگی داده است. بزرگترین و مهمترین بستنشینی در تاریخ ایران، در دوره نهضت مشروطیت در زمان قاجاریه انجام شد.
برای بستنشینی، اماکن مذهبی بیشترین مراجعهکننده را داشتند و پس از آن، خانه بزرگان کشوری و اشخاصی که به هر دلیل نزد شاهان محترم بودند. با این حال مکانهای دیگری از جمله سفارتخانهها، خانه سفیران، توپخانهها و حتی اصطبل سلطنتی نیز برای بستنشینی مورد توجه قرار گرفت.
مفهومشناسی
بستنشینی ورود به حریم بست، پناه گرفتن و اقامت در آن بود. بستنشینها که با عناوینی مانند پناهنده، دادخواه و تحت الحمایه نیز شناخته میشود، افرادی بودند که با انگیزههای دادخواهی، فرار از مجازات و... در مکان خاصی پناهنده شده و در آنجا بست مینشستند.
هدف از بستنشینی در واقع برآورده شدن خواسته و گاه به مصالحه کشاندنِ طرف مقابل بود. بستنشینی به عنوان یک اعتراض خیلی سریع از سوی گروههای مختلف مورد استفاده قرار گرفت.
نامه ناصرالدین شاه خطاب به ملاعلی کنی:
«شما که رئیس علما هستید حکم بدهید به رفع بستنشینی و آنرا مهمل گذارید.»
پاسخ ملا علی کنی:
«گمانم این است دولت باب عدالت را باز نماید، تا جمیع ابواب بسته شود»
برخی معتقدند بستنشینی در ابتدا وسیلهای برای طلب شفاعت و رهایی از خشم خداوند بود، اما با گذشت زمان دامنه آن از امور اخروی و معنوی به مسائل اجتماعی تسری یافت.
بستنشینی گاه به صورت فردی و گاه به صورت جمعی با هدف و انگیزهای مشترک انجام میشد و در شکل جمعی به صورت اعتصاب بروز پیدا میکرد. اصطلاح «بستنشینی» امروزه مفهوم تاریخی خود را از دست داده و تحت مفاهیمی مانند تحصن و پناهندگی بروز پیدا میکند.
سیر تاریخی
زمان پیدایش بستنشینی مشخص نیست، اما از دیرباز در میان پیروان ادیان و فرهنگهای مختلف، اقداماتی شبیه به بستنشینی وجود داشته است. نمونه اولیه بستنشینی مذهبی اسلامی در مکه بود؛ چرا که انسانها در این شهر در امان بودهاند. این حکم بعدها به مکانهای مقدس دیگر همانند حرم امامان و امامزادگان، خانقاهها و تکیهها و... سرایت کرد. با گذشت زمان برخی بستنشینیها در سفارتخانهها نیز انجام شد. این بستنشینی با مخالفتهایی همراه بود؛ از ناصرالدین شاه نقل شده که برای جلوگیری از بستنشینیدر سفارتخانهها، اماکن بسیاری را بست قرار داد.
بستنشینی در کنار امتیازاتی که برای مردم داشت، گاه مورد سوءاستفاده قرار میگرفت. به همین جهت در دورهای قانونی وضع شد و از بستنشینی قاتلان، اشرار و افراد مفسد جلوگیری به عمل آمد و منعی برای دستگیری آنها با وجود بستنشینی وجود نداشت. برخی مواقع نیز شاه، حرمت بست را شکست بدون اینکه مورد مذمت مردم قرار گیرد و احساسات مردم از آن رنجیده شده باشد.
حاج میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار، بستنشینی را محدود کرد و تنها در سه مکان اجازه بستنشینی داد. امیرکبیر نیز در دوران صدارت خود بستنشینی را به صورت کامل لغو کرد و عملاً مصونیتی برای بستنشینان وجود نداشت. این دستور امیرکبیر با وجود موافقت امام جمعه تهران، با مخالفتهای شدیدی در شهرهای دیگر مواجه گردید.
رونق و اوج بستنشینی در دوره قاجار بود که بزرگترین بستها در زمان مشروطه شکل گرفت و تحولات مهمی را شکل داد. با آغاز سلطنت رضاشاه پهلوی، بستنشینی و تحصن ممنوع شد. در نهایت و با گذشت زمان، بستنشینی جای خود را به اقداماتی مانند تحصن و پناهندگی داد.
احکام شرعی و عرفی
بر اساس فتوای فقها اگر شخص مجرمی که حد یا تعزیر بر او واجب شده به مکه پناه ببرد، در آنجا نمیتوان به او متعرض شد؛ بلکه باید جلوی رسیدن غذا و آب به او را گرفت تا از آنجا خارج شود و سپس حکم بر او اجرا شود. فقها آیه «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ و هر که وارد آن شود در امان است» را دلیل فتوای خود ذکر کردهاند. در اینکه حرم پیامبر(ص) و اهلبیت مانند مکه هستند یا نه، اختلاف وجود دارد. در غیر از این موارد، قانون مدونی برای بستنشینی یا مفاهیم مشابه آن وجود ندارد، اما در گذر زمان و به دلایل مختلفی از جمله اعتقادات مذهبی، باورهای عمومی، فشارهای داخلی و خارجی، به تدریج بستنشینی و حفظ حرمت آن در میان مردم به صورت عرف درآمد، چنانکه شکستن بست، عملی غیرعادی، غیراخلاقی و حتی غیرقانونی تلقی شد.
رسیدگی به خواسته بستنشین در دورههای مختلف متفاوت بود؛ در برخی دورهها بستنشین اگر ظالم بود، در حکمش تسهیل میشد تا از بست خارج شود و اگر مظلوم بود به خواستهاش رسیدگی میشد، اما در برخی مواقع، بستنشینی مانع اجرای عدالت شمرده میشد؛ زیرا فرد خاطی با انجام عملی غیرقانونی برای فرار از مجازات از بستنشینی استفاده میکرد که این در تضعیف عدالت تاثیرگذار بود. یکی از نشانههای بستنشینی، زنجیر بزرگی بود که آن را آویزان میکردند تا علامتی برای بستنشتن باشد.
مکانها
مکانهای مذهبی در دورههای مختلف برای بستنشینی تغییر میکرد. برخی معتقدند بست تنها در مکه مجاز بوده و به هیچ یک از اماکن دیگر سرایت نمیکند. اماکن مذهبی، بیشترین مراجعهکننده را برای بستنشینی داشتند و پس از آن، خانه بزرگان کشوری و اشخاصی که نزد شاه منزلتی داشتند. اما به تدریج سفارتخانهها، اصطبل سلطنتی، طویله صاحبمنصبان، طویله زنان شاه، خانه سفیران اروپایی، توپخانهها و... مورد توجه بستنشینان قرار گرفت.
بستنشینی در اصطبل شاه و مانند آن را به این جهت دانستهاند که فرد بستنشین خود را پشیمان و خوار و خفیف نشان میداد تا شاه او را مورد عفو قرار دهد. برخی نیز معتقدند بستنشینی در اصطبل به جهت این اعتقاد بود که اگر کسی به حرمت پناهگاه اسبی تعرض کند، اسب هیچگاه وی را در جنگ به پیروزی نمیرساند.
بستنشینیهای معروف
- سید جمال الدین اسدآبادی در ۱۳۰۸ق در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشست و در طول هفت ماه بستنشینی جلساتی برگزار میکرد و علیه حکومت قاجار سخنرانی میکرد. در نهایت به دستور ناصرالدین شاه و با تحقیر فراوان از بستنشینی خارج شد، در بازار گردانده شد و سپس تبعید گردید.
- بزرگترین و مهمترین بستنشینی در تاریخ ایران را در دوره نهضت مشروطیت و درخواست عدالتخانه در زمان مظفرالدین شاه دانستهاند. در تیر ۱۲۸۴ش تعدادی از علمای تهران به همراه بسیاری از مردم که جمعیت چند هزار نفری را تشکیل میدادند، به قم رفته و در حرم حضرت معصومه بست نشستند تا شاه را به تاسیس عدالتخانه مجاب کنند. پس از هجرت علما به قم، بسیاری از مردم تهران به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شدند تا هم در مقابل حکومت امنیت داشته باشند و هم حکومت خواستههای آنان را بپذیرد. آمار متفاوتی از تعداد بستنشینان در سفارت انگلیس وجود دارد که برخی آنان را تا بیست هزار نفر دانستهاند.
- شیخ فضلالله نوری در جریان دعوای مشروعهخواهان و مشروطهخواهان مدتی را در اعتراض به آنچه انحراف مشروطهخواهان خوانده میشد در حرم حضرت عبدالعظیم تحصن کرد و در جریان این بستنشینی نقطه نظرات خود را در نوشتههایی که به لوایح شیخ فضل الله معروف شد منتشر کرد.
- ستارخان و سران مشروطه در تبریز در کشاکش جنگ با نیروهای دولتی و پس از وقایعی به سفارت عثمانی پناهنده شدند و در آنجا بست نشستند.
- در صفر ۱۳۲۶ق بسیاری از نظامیان خراسان در حرم امام رضا(ع) بست نشستند تا به عقب افتادن دریافت حقوق یک ساله خود اعتراض کنند.
- در ۱۳۱۴ش تحصن و بستنشینی جمعی از مردم به رهبری شیخ تقی بهلول در مسجد گوهرشاد انجام پذیرفت.
پانویس
- ↑ متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۵.
- ↑ خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۳.
- ↑ کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۵.
- ↑ کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۸.
- ↑ ، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
- ↑ قصابیان، «تاریخچه بست و بستنشینی در مشهد»، ص۲۲۴.
- ↑ خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۴.
- ↑ قصابیان، «تاریخچه بست و بستنشینی در مشهد»، ص۲۲۳.
- ↑ فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۶.
- ↑ قصابیان، «تاریخچه بست و بستنشینی در مشهد»، ص۲۲۳.
- ↑ کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۵.
- ↑ نجفی، «گزیدۀ واژههای تخصصی اندیشۀ سیاسی و تاریخ تحولات ایران و اسلام»، ص۷۵.
- ↑ تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۴.
- ↑ خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۶.
- ↑ کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۱۰.
- ↑ خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۵.
- ↑ خوش افتخار، «اصلاحات قضایی امیر کبیر»، ص۵.
- ↑ الگار، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ۱۳۵۶ش، ص۱۸۹.
- ↑ متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۵.
- ↑ کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۹.
- ↑ ، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۸.
- ↑ «التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.
- ↑ سوره آلعمران، آیه ۹۷.
- ↑ «التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.
- ↑ «التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.
- ↑ متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۷.
- ↑ تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۴.
- ↑ خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۵.
- ↑ فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۷.
- ↑ کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۶.
- ↑ تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۴.
- ↑ خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۷.
- ↑ خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۴۰.
- ↑ فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۷.
- ↑ قرائتی، «نقش اماکن مذهبی در گفتمانهای اجتماعی و سیاسی دوره قاجار؛ بررسی موردی تهران»، ص۱۸۳.
- ↑ فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۸.
- ↑ امین، «نظام قضایی ایران از آغاز قاجار تا انقلاب مشروطیت»، ص۶۵.
- ↑ متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۷.
- ↑ ، سایت پژوهه.
- ↑ تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۶.
- ↑ ، سایت پژوهه.
- ↑ ، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ خواجهنوری، «برگی از تاریخ: ستارخان»، ص۸۴.
- ↑ آذری خاکستر، «روایتی از بست و بستنشینی در حرم مطهر رضوی»، ص۸.
- ↑ متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۸.
منابع
- «التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، قم، موسسه دائره معارف الفقه الاسلامی، ۲۰۱۰م.
- آذری خاکستر، غلامرضا، «روایتی از بست و بستنشینی در حرم مطهر رضوی»، روزنامه خراسان، شماره۴۰۰۵، ۱۱آذر۱۳۹۷ش.
- استوار، امیرحسن، «طرح بستنشینی و تحصن دی ۵۷»، مجله حافظ، شماره۵۰، اردیبهشت ۱۳۸۷ش.
- امین، سیدحسن، «نظام قضایی ایران از آغاز قاجار تا انقلاب مشروطیت»، مجله حقوق عمومی، شماره۹، زمستان۱۳۸۹ش.
- پروشانی، ایرج، «بست و بستنشینی (واژه)»، دانشنامه جهان اسلام، ج۳، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- تهرانی، محمدعلی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، مجله اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شماره۲۷۷ و ۲۷۸، مهر و آبان ۱۳۸۹ش.
- خواجهنوری، خسرو، «برگی از تاریخ: ستارخان»، مجله پیام بهارستان، شماره۶۲، مرداد۱۳۸۵ش.
- خوش افتخار، هادی، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، مجله تاریخ پژوهی، شماره۲۲ و ۲۳، بهار و تابستان ۱۳۸۴ش.
- فرهنگی، سوسن، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، دانشنامه جهان اسلام، ج۳، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- قرائتی، حامد، «نقش اماکن مذهبی در گفتمانهای اجتماعی و سیاسی دوره قاجار؛ بررسی موردی تهران»، مجله تاریخ اسلام، شماره ۶۰، زمستان۱۳۹۳ش.
- قصابیان، محمدرضا، «تاریخچه بست و بستنشینی در مشهد»، مجله مشکوة، شماره ۶۰-۶۱، پاییز و زمستان۱۳۷۷ش.
- کالمرد، جی، «بست و بستنشینی»، مترجم: نرگس صالحنژاد، مجله پیام بهارستان، شماره۲۳، سال ششم، بهار و تابستان۱۳۹۳ش.
- متین، پیمان، «بست»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۳ش.
- نجفی، موسی، «گزیدۀ واژههای تخصصی اندیشۀ سیاسی و تاریخ تحولات ایران و اسلام»، مجله فرهنگ، شماره۲۷-۲۸، پاییز و زمستان ۱۳۹۷ش.